شاخص عملکرد کلیدی KPI چیست و انواع KPI در بازاریابی
چند روز پیش موقع پختن استک مجبور شدم از دماسنج استفاده کنم تا ببینم گوشت به خوبی پخته است یا نه. به عبارتی به یک شاخصی نیاز داشتم که روند پخته شدن را به من نشان دهد. بازاریابی تقریباً مشابه این امر است. به عنوان یک بازاریاب باید از شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) برای اندازهگیری میزان موفقیت استفاده کنید. در این مطلب از آژانس تبلیغات آنلاین افراک درباره این شاخصها بیشتر یاد میگیریم و چند نمونه از KPIهای بازاریابی که میتوانند به بهبود روند بازاریابی کمک کنند را بررسی میکنیم.
شاخص کلیدیKPI چیست؟
KPI یک شاخص عملکرد کلیدی است که نشان میدهد شرکت شما تا چه حد به هدف مورد نظر نزدیک است. KPI برای هر جنبهای از کسب و کار از جمله مالی، بازاریابی و فروش وجود دارد. اساساًKPI ها معیارهای قابل اندازهگیری هستند که عملکرد کلی را در طول زمان میسنجند. یک راه عالی برای تجزیه و تحلیل و گزارش KPI، ایجاد داشبوردهای شخصیسازی شده در نرمافزار تنظیم خودکار است. حال که با مفهوم KPI آشنا شدیم به بررسی چند نمونه میپردازیم. در این مقاله بر روی KPIهای بازاریابی تمرکز میکنیم.
انواع KPIدر بازاریابی
برخی از مهمترین KPIهای بازاریابی عبارتند از:
شاخص جذب مشتری (CAC)
شاخص جذب مشتری نشان دهنده مقدار پولی است که برای تبدیل یک لید بالقوه به مشتری لازم است. از این معیار میتوان برای بهبود شرایط بازاریابی استفاده کرد چون میتواند به شما در تصمیمات مهم بودجهای کمک کند. برای مثال، شما نمیخواهید پول زیادی را برای جذب مشتریای خرج کنید که نهایتاً سودآور نیست. اساساً این شاخص به کسب و کارها کمک میکند تا تصمیم بگیرند چقدر برای جذب مشتری هزینه کنند.
ارزش طول عمر مشتری (LTV)
این شاخص، معیار دیگری است که میتواند به تعیین مقدار پول لازم برای بازاریابی کمک کند. این معیار میزان کل درآمدی را نشان میدهد که یک کسب و کار میتواند از یک مشتری انتظار داشته باشد و در مقایسه با CAC معیار مفیدی به شمار میرود. برای مثال اگر CAC شما از LTV بالاتر باشد این احتمال وجود دارد که پول زیادی برای جذب مشتری خرج میکنید.
مطلب مرتبط: شاخص جذب مشتری و ارزش طول عمر مشتری چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
بازگشت سرمایه(ROI) در بازاریابی به مقدار پولی گفته میشود که در ازای انجام هزینههای بازاریابی به دست میآورید. جهت محاسبه، مخارج بازاریابی را از رشد فروش کم کنید و آن را بر هزینه بازاریابی تقسیم کنید. در بازاریابی توجه داشته باشید که به راحتی نمیتوان رشد فروش را به کمپین بازاریابی نسبت داد. اما اگر اینطور است میتوانید میانگین رشد فروش ارگانیک و هزینه بازاریابی را از رشد فروش کم کنید و سپس آن را بر هزینه بازاریابی خود تقسیم کنید.
بازگشت هزینه تبلیغات (ROAS)
این یک KPI خاص برای تعیین میزان موفقیت کمپینهای تبلیغاتی است. با این معیار، درآمد حاصله به ازای هر دلار خرج شده در کمپین تبلیغاتی محاسبه و معمولاً به طور نسبی اعلام میشود. مثلاً فرض کنید به ازای هر یک دلاری که برای کمپین تبلیغاتی خرج کردهاید ده دلار درآمد داشتهاید. این یعنی ROAS شما در آن کمپین ده به یک (۱۰: ۱) است.
لیدهای واجد شرایط بازاریابی (MQL)
MQL شخصی است که با شرکت شما در ارتباط است و اگر رابطه را تقویت کنید میتواند به یک مشتری وفادار تبدیل شود. این KPI به تیم بازاریابی کمک میکند تا ببیند چه تعداد لید جذب کرده است. به علاوه اگر با SQL مقایسه شود، تیم بازاریابی میتواند بفهمد که چه تعداد MQL به SQL و سپس به مشتری تبدیل میشوند.
لیدهای واجد شرایط فروش (SQL)
اگر به درستی به یک MQL رسیدگی شود، به یک لید واجد شرایط فروش تبدیل میشود. SQL یک مشتری بالقوه است که تمایل دارد با فردی در تیم فروش شما صحبت کند. معمولاً این لیدها تحت نظر بخش بازاریابی بوده و مورد تحقیق و بررسی قرار گرفتهاند. این یک KPI عالی است که به تیم بازاریابی شما نشان میدهد چه تعداد از لیدها با تیم فروش تماس میگیرند.
رشد دنبالکنندگان
به عنوان بازاریاب، یکی از وظایف شما شاید مدیریت حسابهای رسانههای اجتماعی برای شرکت باشد. اگر در چنین بخشی فعالیت میکنید، یک KPI مفید میتواند نشان دهنده میزان رشد دنبالکنندگان باشد. به احتمال زیاد یکی از اهداف تیم رسانههای اجتماعی، افزایش آگاهی نسبت به برند و تعامل با مخاطبان است. افزایش تعداد دنبالکنندگان میتواند راهی عالی برای سنجش میزان موفقیت و دستیابی به هدف باشد. برای افزایش تعداد دنبالکنندگان شاید به فکر کمپینهای اسپانسری افتاده باشید. به عنوان مثال، یکی از برندها توانسته است طی چهار روز پست محتواهای اسپانسر شده، روزانه سی و شش برابر تعداد دنبالکنندگان معمول خود جذب کند و تعداد فالوئرهای خود را تا 18 درصد افزایش دهد.
نرخ تبدیل
نرخ تبدیل، درصد بازدیدکنندگانی است که یک اقدام مورد نظر را انجام میدهند. اقدام مورد نظر میتواند هر چیزی باشد، از تکمیل فرم آنلاین گرفته تا ثبت نام برای یک سرویس یا خرید یک محصول. این یک KPI مفید است که میتواند اطلاعات کافی درباره این که تا چه حد در جذب لید موفق بودهاید در اختیارتان قرار دهد. مثلاً اگر اقدام مورد نظر پر کردن یک فرم در وبسایت است، محاسبه نرخ تبدیل میتواند نشان دهد که وبسایت شما در تبدیل کردن لیدها چندان موفق عمل نکرده است. در این صورت میتوانید در روش خود تجدید نظر کنید.
بازدیدکنندگان وبسایت
به عنوان یک بازاریاب، جذب افراد به شرکت خودتان هدف اصلی است. یک راه عالی برای انجام این کار جذب بازدیدکنندگان بیشتر برای وبسایت است. بازدیدکنندگان وبسایت KPI مهمی است چون میتواند میزان موفقیت چندین کمپین را نشان دهد. مثلاً اگر ترافیک وب ارگانیک را ردیابی میکنید، در واقع کارایی تیم سئوی خود را میسنجید. از طرف دیگر اگر بازدیدکنندگان وبی را که از رسانههای اجتماعی آمدهاند ردیابی میکنید میتوانید از شاخص بازدیدکنندگان وب استفاده کنید تا ببینید تیم رسانههای اجتماعی شما چه تعداد را به سایت شما ارجاع میدهد.
مطلب مرتبط: روش های افزایش بازدید سایت
تعامل در رسانههای اجتماعی
قصد تکرار حرفهای قبلی را ندارم اما رسانههای اجتماعی نقش مهمی در بازاریابی ایفا میکنند. یکی از شاخصهای اصلی در رسانههای اجتماعی، میزان تعامل است. شما میتوانید تعداد لایکها، اشتراکگذاریها، کامنتها، پیامها، تگها یا منشنها را چک کنید. هر نوع روشی که مشتری یا لید شما دنبال میکند و به کسب و کار شما مربوط میشود را میتوانید به عنوان تعامل در نظر بگیرید. محاسبه میزان تعامل میتواند به شما در تجزیه و تحلیل موفق پستهای رسانههای اجتماعی کمک کند.
ترافیک ارجاعی
ترافیک ارجاعی یک KPI مفید برای این است که بدانید بازدیدکنندگان وب شما از کجا میآیند و مردم از چه طریقی شرکت شما را پیدا میکنند. اطلاعات به دست آمده از این راه میتواند در ایجاد یک استراتژی بازاریابی کلی کمک کند.
خالص ترویجکنندگان (NPS)
این روشی برای سنجش میزان رضایت مشتری است. این KPI نشان میدهد که چقدر احتمال دارد تا مشتریان شما کسب و کارتان را به دوستان خود پیشنهاد دهند. زمانی که NPS خود را محاسبه میکنید بخشی را برای کامنتها در نظر بگیرید. این معیار میتواند بازخوردی مستقیم و عملی از مشتریانتان به شما ارائه دهد. به عنوان یک بازاریاب، گوش دادن به مشتریان و درک نیازهایشان امری ضروری و مهم است و این KPI به شما در انجام این کار کمک میکند.
ترافیک ارگانیک
باید میزان موفقیت تلاشهای سئو محاسبه شود. برای انجام این کار احتمالاً از KPI ترافیک ارگانیک و عملکرد کلمات کلیدی استفاده خواهید کرد. با استفاده از ابزار سئو میتوانید ببینید که شرکت شما تا چه حد توانسته به کمک کلمات کلیدی خاص در موتورهای جستجو رتبهبندی شود. این شاخص، استراتژی کلی ارگانیک و سئوی شما را به نمایش میگذارد.
حضور در رویداد
بازاریابان برای هر کمپین در حال اجرا KPI دارند. مثلاً اگر شما در حال برگزاری یک رویداد هستید، مطمئناً تعداد حاضران در رویداد را زیر نظر دارید. این KPI نشان میدهد که تیم بازاریابی شما چقدر در جذب افراد به رویداد شما موفق عمل کرده است.
حفظ مشتری
شاید تصور کنید که حفظ مشتری KPI بازاریابی نیست اما در واقع بسیار مهم است و بازاریابان از اطلاعات حاصل از آن در پیامهای خود برای کمپینهای بازاریابی استفاده میکنند. علاوه بر این، این معیار کمک میکند تا مشتریان خود را بهتر درک کنید و مطابق نیازهای آنها عمل کنید.
کلام آخر
KPI یا شاخص عملکرد کلیدی، یک مفهوم عجیب و غریب نیست. در واقع، این فقط یک روش ساده برای اندازهگیری میزان پیشرفت شرکت شماست. به عنوان یک بازاریاب تقریباً در همه موقعیتها از KPI استفاده خواهید کرد چون لازم است که میزان موفقیت کمپینهای کوتاه مدت و بلندمدت را پیگیری کنید. در پایان، امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد.
نظر شما
ایده های عالی خود را وارد کنید