اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ؛ 40 اصطلاح کاربردی برای مارکترها

اگر بهتازگی وارد فضای بازاریابی دیجیتال شدهاید، احتمالاً با واژههایی مثل CTA، نرخ پرش یا الگوریتمهای گوگل برخورد کردهاید که معنای آنها کاملاً برایتان شفاف نیست. اینها فقط کلمات تخصصی نیستند؛ بلکه مفاهیمی کاربردی و تجربهمحور هستند که پایه تحلیل و تصمیمگیریهای درست را در دنیای دیجیتال میسازند؛ یادگیری اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ درواقع اولین گام برای ارتباط موثر با ابزارها، تیمها و گزارشهای اجرایی است.
ازآنجاییکه دیجیتال مارکتینگ مجموعهای از فعالیتهای هدفمند برای جذب و نگهداری مشتری از طریق ابزارهای آنلاین است، آشنایی با اصطلاحات رایج آن به شما کمک میکند تصویر واضحتری از این مسیر داشته باشید. در این مطلب، قرار است مهمترین اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ را بهزبان ساده و با تأکید بر کاربرد واقعی آنها بشناسید.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
دیجیتال مارکتینگ چیست؟ مجموعهای از فعالیتها است که با استفاده از ابزارهایی مانند وبسایت، شبکههای اجتماعی، موتورهای جستوجو و ایمیل، تلاش میکند مخاطب هدف را جذب و به مشتری تبدیل کند. معادل فارسی دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی اینترنتی است؛ مفهوم Digital Marketing، پلی بین برند و مخاطب در بسترهای آنلاین ایجاد میکند و همهچیز از تحلیل رفتار کاربر تا اجرای کمپین را دربرمیگیرد.
شناخت دقیق اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ در همین مسیر اهمیت پیدا میکند؛ زیرا درک درست این مفاهیم به شما کمک خواهد کرد تا ساختار بازاریابی دیجیتال را بهتر بفهمید، تصمیمگیریهای هدفمندتری داشته باشید و در گفتوگو با همتیمیها یا تحلیل دادهها، حرفهایتر عمل کنید.
اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ مهم که باید بدانید
در این بخش، با ۳۶ مورد از مهمترین اصطلاحات تخصصی بازاریابی در حوزه دیجیتال آشنا خواهید شد؛ هر اصطلاح بهصورت جداگانه توضیح داده شده و تلاش شده است تا مفاهیم بهزبان ساده، همراه با کاربردهای واقعی در دنیای دیجیتال ارائه شود.
۱. بهینهسازی موتور جستوجو (SEO)
SEO یا بهینهسازی موتور جستوجو مجموعهای از تکنیکها است که کمک میکند محتوای یک وبسایت در نتایج گوگل و سایر موتورهای جستوجو بهتر دیده شود. اگر سایت شما در صفحه اول نتایج قرار نگیرد، عملاً شانس دیدهشدن را از دست میدهد؛ اینجاست که SEO با تمرکز بر کلمات کلیدی، ساختار لینکسازی و بهینهسازی محتوا، تبدیل به یکی از حیاتیترین بخشهای اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ میشود. در سئو چیست به طور کامل با این مفهوم و مراحل انجام آن آشنا خواهید شد.

۲. بازاریابی موتور جستوجو (SEM)
SEM ترکیبی از تکنیکهای پولی جهت افزایش دیدهشدن در نتایج جستوجو است؛ مثلاً تبلیغات کلیکی گوگل (Google Ads) بخشی از SEM محسوب میشود. اگر کسبوکار شما تازه تأسیس است، SEM میتواند راهحل مناسبی جهت جذب ترافیک سریع باشد؛ بهخصوص زمانیکه رقابت در کلمات کلیدی بالا است. در تفاوت SEO و SEM گفتیم که این دو تکنیک چه تفاوتی با هم دارند و کدامیک برای شما مناسبتر هستند. را انتخاب کنید.

۳. پرداخت بهازای کلیک (PPC)
در تبلیغات PPC شما فقط زمانی هزینه پرداخت میکنید که کاربر روی آگهی شما کلیک کند. این روش برای کسبوکارهایی مناسب است که میخواهند با بودجه محدود، کمپینهای بازاریابی دیجیتال هدفمند اجرا کنند. با تحلیل دقیق نرخ کلیک، میتوان فهمید کدام پیام تبلیغاتی یا کدام بازار هدف عملکرد بهتری دارد. برای آشنایی با نحوه انجام تبلیغات PPC، تبلیغات کلیکی چیست را ببینید.

۴. بازاریابی محتوایی (Content Marketing)
بازاریابی محتوایی نیز یکی از اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ به معنای ایجاد و انتشار محتوای ارزشمند جهت جذب و نگهداری مخاطب است. این روش بر پایه اعتمادسازی است؛ اگر مخاطب از محتوای شما چیزی یاد بگیرد یا مشکلی را با کمک آن حل کند، احتمالاً به مشتری وفادار تبدیل خواهد شد؛ درواقع، این نوع مفهوم بازاریابی پر کاربرد، نقش استراتژیک در فرآیند فروش دارد. در بازاریابی محتوایی چیست گفتیم که این نوع بازاریابی چه مزایایی دارد و چگونه به کسب و کارتان کمک میکند.
۵. بازاریابی شبکههای اجتماعی (SMM)
SMM که مخفف Social Media Marketing است به استفاده هدفمند از پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، لینکدین و توییتر برای معرفی خدمات یا محصولات گفته میشود. مزیت بزرگ آن، تعامل مستقیم با کاربران و افزایش آگاهی از برند است؛ اگر کمپین خود را خلاقانه طراحی کنید، میتواند در مدتزمان کوتاهی گسترده شود.

۶. ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)
در ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی، شما پیامهایی را برای فهرستی از کاربران هدف ارسال میکنید؛ این پیامها میتوانند خبرنامه، تخفیف یا محتوای آموزشی باشند. استفاده صحیح از ایمیل باعث افزایش نرخ بازگشت و حفظ ارتباط با مشتریهای بالقوه میشود؛ بهخصوص اگر با ابزارهای CRM همراه باشد. در ایمیل مارکتینگ چیست، میتوانید تکنیکها و روشهای این مدل بازاریابی را ببینید.
۷. موقعیتیابی برند (Brand Positioning)
موقعیتیابی یعنی برند خود را طوری تعریف کنید که در ذهن مخاطب، با ویژگیهای خاصی شناخته شود؛ مثلاً یک برند اقتصادی یا لوکس بودن را در مرکز هویتش قرار میدهد. اگر این جایگاهیابی درست انجام شود، در تمام پیامهای بازاریابی، لحن برند و طراحی بصری اثر خود را نشان خواهد داد.
۸. بهینهسازی نرخ تبدیل (CRO)
CRO یکی از اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ و به معنای افزایش تعداد کاربرانی که وارد سایت میشوند و اقدام دلخواهی مانند خرید، عضویت یا پرکردن فرم انجام میدهند. این مفهوم جزو اصطلاحات تخصصی بازاریابی محسوب میشود و نقش کلیدی در بهبود نرخ بازگشت سرمایه (ROI) دارد؛ آزمایش A/B یکی از روشهای رایج در CRO بهحساب میآید.
۹. افیلیت مارکتینگ (Affiliate Marketing)
در افیلیت مارکتینگ یا همکاری در فروش، افراد یا رسانهها با معرفی محصولات یک برند، درصدی از فروش را بهعنوان پورسانت دریافت میکنند. این روش برای برندهایی مناسب است که میخواهند بدون صرف هزینه ثابت، فروش خود را از طریق شبکهای از ناشران یا بلاگرها گسترش دهند.

۱۰. دعوت به اقدام (CTA)
CTA یا Call to Action یکی از اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ و دکمه یا جملهای است که کاربر را به انجام کاری ترغیب میکند؛ مثلاً «همین حالا دانلود کنید» یا «در خبرنامه عضو شوید». جایگذاری هوشمندانه CTA در صفحه، میتواند نرخ تبدیل را بهطور چشمگیری افزایش دهد؛ درک کاربرد این مفهوم از ملزومات اصلی تسلط بر اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ است.

۱۱. شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI)
KPIها معیارهایی هستند که جهت ارزیابی موفقیت یک کمپین یا فعالیت دیجیتال مارکتینگ استفاده میشوند؛ مثلاً نرخ کلیک، میزان فروش یا نرخ تعامل، هرکدام میتوانند KPI باشند. اهمیت این شاخصها در این است که به شما کمک خواهند کرد تا بدانید آیا کمپینهای شما واقعاً نتیجهبخش هستند یا فقط ظاهر جذابی دارند.
۱۲. لندینگ پیج (Landing Page)
صفحه فرود یا همان لندینگ پیج، اولین جایی است که کاربر پس از کلیک روی یک لینک تبلیغاتی وارد آن میشود. هدف این صفحه معمولاً بسیار مشخص است: تبدیل بازدیدکننده به خریدار یا عضو. استفاده درست از طراحی، CTA و حذف عوامل حواسپرتی در این صفحه، میتواند نرخ تبدیل را تا چند برابر افزایش دهد. در لندینگ پیج چیست، با ویژگی های اصلی یک صفحه فرود آشنا خواهید شد.
۱۳. تست A/B
A/B Testing روشی برای مقایسه دو نسخه از یک المان بازاریابی است تا مشخص شود کدام عملکرد بهتری دارد. این تست در بهینهسازی نرخ تبدیل، ایمیل مارکتینگ، تبلیغات کلیکی و حتی طراحی دکمهها بسیار موثر است. دانستن این مفهوم در بین اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ به شما در تصمیمگیری مبتنیبر داده کمک میکند.

۱۴. نرخ کلیک (CTR)
CTR درصدی از کاربران است که پس از دیدن یک تبلیغ، روی آن کلیک میکنند. این عدد نشاندهنده جذابیت تیتر، طراحی یا پیشنهاد تبلیغاتی شماست. CTR یا نرخ کلیک پایین امکان دارد نشان دهد که پیام شما با مخاطب ارتباط برقرار نکرده یا جایگذاری تبلیغ مناسب نبوده است.
۱۵. مخاطب هدف (Target Audience)
مخاطب هدف همان گروهی است که محصول یا خدمات شما برای آنها طراحی میشود. شناسایی دقیق این مخاطبان بر انتخاب پیام تا محل نمایش تبلیغات تأثیر میگذارد؛ دقت داشته باشید که بدون شناخت دقیق مخاطب هدف، بهترین کمپینها هم بیاثر خواهند بود.
۱۶. بازگشت سرمایه (ROI)
ROI یا نرخ بازگشت سرمایه یکی از مهمترین اصطلاحات تخصصی بازاریابی است. این شاخص نشان میدهد که آیا کمپین شما از نظر مالی موفق بوده یا نه؛ وقتی هزینه کمپین بالاست، اما فروش اندک، باید سراغ بررسی دقیقتر CTAها، هدفگذاریها و محتوای ارائهشده بروید.
۱۷. مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)
CRM سیستمی جهت مدیریت اطلاعات مشتریان و ارتباط مؤثر با آنهاست. اگر کسبوکار شما دادههای درستی از علایق و رفتار کاربران داشته باشد، میتوانید کمپینهای شخصیسازیشده ایجاد کنید و احتمال بازگشت مشتری را بالا ببرید.
۱۸. صفحه نتایج موتور جستوجو (SERP)
SERP همان صفحهای است که گوگل یا سایر موتورهای جستوجو پس از واردکردن یک عبارت نمایش میدهند. جایگاه شما در این صفحه، تعیین میکند چند نفر وارد سایتتان میشوند. قرار گرفتن در نتایج اول SERP، از اهداف مهم در استراتژیهای اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ است.
۱۹. نرخ تبدیل (Conversion Rate)
نرخ تبدیل به درصدی از بازدیدکنندگان گفته میشود که اقدام دلخواهی مانند خرید، ثبتنام یا تماس انجام میدهند؛ اگر نرخ تبدیل پایین باشد، معمولاً مشکلی در پیام، طراحی صفحه یا تجربه کاربری وجود دارد که باید بهبود یابد.

۲۰. نرخ پرش (Bounce Rate)
نرخ پرش بهمعنای درصدی از کاربرانی است که فقط یک صفحه را بازدید و بدون هیچ تعاملی سایت را ترک میکنند؛ این شاخص یکی از مهمترین معیارها جهت بررسی کیفیت محتوای صفحات و ارتباط آن با نیاز مخاطب است. بالا بودن این نرخ، زنگ خطری برای تجربه کاربری و ساختار محتوا بهنظر میرسد.

۲۱. اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer Marketing)
این روش یکی از اصطلاحات فروش و بازاریابی و شامل همکاری با افراد تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی جهت تبلیغ محصولات یا خدمات است. قدرت اینفلوئنسرها در ایجاد اعتماد سریع میان مخاطبان باعث شده است تا این روش بهسرعت به یکی از ترندهای اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ تبدیل شود.

۲۲. بازاریابی مبتنی بر حساب (ABM)
در ABM شما بهجای هدفگیری عمومی، تمرکز خود را روی چند شرکت یا مشتری خاص میگذارید و کمپینهایی بسیار شخصیسازیشده برای آنها طراحی میکنید؛ این روش برای کسبوکارهای B2B بسیار کاربردی است.
۲۳. چت بات
چتباتها رباتهایی هستند که با کمک هوش مصنوعی در نقش پشتیبانی مشتری، پاسخگویی ۲۴ ساعته یا حتی راهنمای خرید ظاهر میشوند. استفاده از چتبات میتواند زمان پاسخگویی را کاهش دهد و نرخ تبدیل را بهبود بخشد.
۲۴. تجربه کاربری (UX)
UX یکی از اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ و تجربه کلی کاربر هنگام تعامل با یک وبسایت یا اپلیکیشن است. اگر کاربر نتواند بهراحتی چیزی را پیدا کند یا فرآیند خرید پیچیده باشد، UX ضعیف محسوب میشود؛ UX ضعیف حتی با بهترین کمپینهای تبلیغاتی هم نمیتواند نرخ تبدیل را بالا ببرد.
۲۵. رابط کاربری (UI)
UI یا User Interface مربوط به بخشهای بصری و گرافیکی است که کاربر با آنها تعامل دارد: از طراحی دکمهها تا انتخاب رنگها. طراحی UI باید هم زیبا و هم کاربردی باشد تا تجربهای دلپذیر و روان برای کاربر ایجاد کند.
۲۶. هشتگ (Hashtag)
هشتگها با علامت # در شبکههای اجتماعی نوشته میشوند و هدف آنها دستهبندی محتوا و افزایش دسترسیپذیری آن است. استفاده هوشمندانه از هشتگهای مرتبط، به پستهای شما کمک میکند تا در جستوجوها بیشتر دیده شوند و تعامل کاربران بهویژه در کمپینهای ویروسی یا رویدادمحور، بالا برود.
۲۷. دسترسی ارگانیک (Organic Reach)
دسترسی ارگانیک به تعداد افرادی اشاره دارد که بدون تبلیغات پولی، پستهای شما را میبینند. کاهش شدید دسترسی ارگانیک در سالهای اخیر، بسیاری از برندها را به سمت تبلیغات پولی سوق داده است؛ اما همچنان تولید محتوای ارزشمند میتواند موجب افزایش این شاخص شود و در بلندمدت، اعتماد مخاطبان را نیز بیشتر کند.
۲۸. ایمپرشن (Impression)
ایمپرشن یا نمایش یکی دیگر از کاربردی ترین اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ و به معنای تعداد دفعاتی که یک محتوا (مثلاً تبلیغ یا پست شبکه اجتماعی) به کاربران نمایش داده میشود؛ حتی اگر روی آن کلیک نکنند. بررسی ایمپرشن نشان میدهد محتوای شما چقدر در معرض دید قرار گرفته است؛ ولی باید آن را در کنار نرخ کلیک (CTR) تحلیل کرد تا تصویر کاملتری از عملکرد داشته باشید.
۲۹. ریتارگتینگ (Retargeting)
ریتارگتینگ یا هدفگیری مجدد روشی است جهت نمایش دوباره تبلیغ به کاربرانی که قبلاً وارد سایت شما شدهاند ولی خرید یا اقدام خاصی انجام ندادهاند. این روش بهشکل چشمگیری نرخ تبدیل را افزایش میدهد؛ چون کاربر قبلاً با برند شما آشنا شده است و حالا فقط باید با یک محرک دقیق، تصمیمش را نهایی کند. در تبلیغات ریتارگتینگ به طور کامل درباره این روش، انواع و مزایای آن صحبت کردهایم.
۳۰. هزینه بهازای هزار نمایش (CPM)
در واژهنامه دیجیتال مارکتینگ، CPM یا Cost per Mille یکی از مدلهای قیمتگذاری در تبلیغات آنلاین است که در آن، شما بهازای هر ۱۰۰۰ بار دیدهشدن تبلیغتان هزینه پرداخت میکنید؛ فرقی ندارد کاربر روی آن کلیک کند یا نه. این روش در تبلیغات بنری، تبلیغات در یوتیوب یا تبلیغات داخل اپلیکیشنها بسیار رایج است. اگر هدف اصلی کمپین شما افزایش آگاهی از برند باشد (یعنی میخواهید صرفاً نام برندتان بیشتر دیده شود و در ذهن مخاطب بماند) تبلیغات نمایشی CPM گزینهای منطقی و مقرونبهصرفه بهحساب میآید؛ اما اگر هدف شما کلیک یا خرید است، معمولاً باید سراغ مدلهای دیگر مثل CPC بروید که پرداخت برپایه اقدام کاربر انجام میشود.
۳۱. بازاریابی ویروسی (Viral Marketing)
بازاریابی ویروسی یکی از اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ و به استراتژی گفته میشود که در آن محتوا طوری طراحی خواهد شد که کاربران بهصورت خودجوش آن را با دیگران بهاشتراک بگذارند؛ مانند ویدیوهای خلاقانه، میمها یا کمپینهایی با بار احساسی بالا. قدرت این نوع بازاریابی در این است که بدون صرف بودجه بالا، پیام برند با سرعت در بین مخاطبان پخش میشود؛ اما نکته مهم آن است که ایجاد محتوای واقعاً ویروسی نیازمند شناخت عمیق از فرهنگ مخاطب، زمانبندی درست و خلاقیت بالا خواهد بود.
۳۲. بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing)
در بازاریابی برونگرا برند بهجای اینکه منتظر بماند مخاطب خودش سراغش بیاید، مستقیماً پیام خود را به مخاطب میفرستد؛ مثل تبلیغات تلویزیونی، ایمیلهای انبوه یا تماسهای فروش. در دنیای دیجیتال، این نوع بازاریابی اغلب با هزینه بالا و بازده کمتر نسبت به بازاریابی درونگرا همراه است؛ ولی جهت آگاهیسازی سریع یا معرفی یک محصول جدید همچنان کاربرد دارد.
۳۳. بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)
در مقابل بازاریابی برونگرا، بازاریابی درونگرا به مجموعه اقداماتی گفته خواهد شد که باعث میشود مخاطب بهصورت طبیعی و بدون اجبار، خودش بهسمت برند بیاید. این رویکرد معمولاً با تولید محتوای باکیفیت، سئو، بازاریابی شبکههای اجتماعی و اتوماسیون بازاریابی همراه است. قدرت این نوع بازاریابی در اعتمادسازی و ایجاد رابطه بلندمدت با مشتریان است.
۳۴. بازاریابی پیامکی (SMS Marketing)
بازاریابی پیامکی یکی از سادهترین، اما همچنان مؤثرترین روشهای ارتباط مستقیم با مشتریان است. در این روش، برندها پیامهایی مانند تخفیفها، یادآوریها یا اطلاعیههای ویژه را از طریق پیامک برای مخاطبان ارسال میکنند. نرخ باز شدن پیامکها معمولاً بسیار بالاتر از ایمیل است؛ بهشرطیکه بهدرستی زمانبندی و شخصیسازی شده باشد.
۳۵. تبلیغات گوگل (Google Ads)
تبلیغات در گوگل یا Google Ads به مجموعه ابزارهای تبلیغاتی گوگل گفته میشود که به شما امکان میدهد در نتایج جستوجو، یوتیوب، وبسایتها و اپلیکیشنهای همکار گوگل، تبلیغ خود را نمایش دهید. این پلتفرم از مدلهای مختلف قیمتگذاری مثل CPC و CPM پشتیبانی میکند و بهدلیل هدفگذاری دقیق و اندازهگیری لحظهای، یکی از پرکاربردترین ابزارهای اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ محسوب میشود.

گوگل ادز یا گوگل ادوردز سریعترین روش برای نمایش خدمات شما در نتایج اول گوگل
۳۶. اعتبار دامنه (Domain Authority)
اعتبار دامنه یا Domain Authority یکی از لغات رایج در Digital Marketing معیاری عددی بین ۱ تا ۱۰۰ است که توسط ابزارهایی مانند Moz معرفی شده و نشان میدهد که یک دامنه چقدر احتمال دارد در نتایج گوگل رتبه خوبی کسب کند؛ هرچه اعتبار دامنه بالاتر باشد، احتمال رتبهگرفتن آن در نتایج جستجو بیشتر خواهد بود. این شاخص براساس فاکتورهایی مثل تعداد و کیفیت بکلینکها، سابقه دامنه و ساختار محتوا محاسبه میشود؛ دانستن این مفهوم برای کسانیکه روی سئو کار میکنند ضروری است.
37. برندینگ (Branding)
برندسازی یا برندینگ به تمام اقداماتی گفته می شود که برای شناسایی موثر یک کسب و کار یا برند به مشتریان با استفاده از نام، لوگو، شعار انجام میشود و شامل تبلیغات، بازاریابی مستقیم، ارتباط موثر با مشتری و غیره است.
38. قیف بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing Funnel)
قیف بازاریابی دیجیتال یک مدل بازاریابی است که سفر مشتری را از زمان آگاهی از برند تا آخرین مرحله یعنی خرید نشان میدهد. قیف بازارایابی دیجیتال، یک مفهوم است که به بازاریابها در بهینه سازی فرایند جذب و نگهداشت مشتری کمک میکند.
39. بازاریابی مستقیم (Direct Marketing)
بازاریابی مستقیم یک نوع بازاریابی است که برخلاف بازاریابی سنتی با مشتریان بالقوه و بالفعل ارتباط مستقیم برقرار میکند. فروش تلفنی یا ایمیل مارکتینگ یک مثال از بازاریابی مستقیم است.
یادگیری اصطلاحات مارکتینگ؛ واجبتر از نان شب برای تازهکارها
در این مقاله با ۳۶ مورد از مهمترین اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ، از مفاهیمی مثل SEO و PPC گرفته تا معیارهایی مثل نرخ تبدیل، CTA و نرخ پرش، آشنا شدیم؛ هر کدام از این اصطلاحات، بخشی از چارچوب فکری و عملی بازاریابان دیجیتال را شکل میدهند. برای افراد تازهکار، یادگیری دقیق این مفاهیم نهفقط جهت درک بهتر آموزشها، بلکه برای حضور مؤثر در پروژههای واقعی، تحلیل گزارشها و گفتوگو با همتیمیها ضروری است؛ درواقع، بدون تسلط بر این زبان تخصصی، ورود به دنیای بازاریابی دیجیتال چیزی جز سردرگمی نخواهد بود.
نظر شما
ایده های عالی خود را وارد کنید